آن چیست که با اتوموبیل میرود و با اتوموبیل می آید، فایده ای برای اتوموبیل ندارد، اما اتوموبیل بدون آن نمی تواند حرکت کند
مردی اطلاعیه ای در مورد فروش جنس خاصی به قیمت مشخصی مشاهده کرد و برای خرید آن عازم شد. مسئول آن جا از فروش آن جنس به وی امتناع کرد در حالیکه وی قادر به پرداخت پول آن جنس بود و افراد دیگر آنرا فروخته بودند. مدتی بعد مرد از اینکه نتوانسته بود جنس را بخرد بسیار خوشحال شد. برای چه از فروش به وی امتناع کردند و وی برای چه بعدا از این موضوع خوشحال شد؟
راهنمائی
س: آیا آن یک چیز خطرناک بود که برای فروش گذاشته بودند؟
ج: خیر
س: آیا آن یک سرویس بود یا محصول؟
ج: سرویس
س: آیا مشکلی در رابطه با مرد وجود داشت که سرویس مذکور را برای وی نامناسب می ساخت؟
ج: خیر
س: آیا طرز معامله مسئول مذکور با مرد صحیح بوده و یا در جهت منافع آن مرد بوده است؟
ج: خیر
س: کی اتفاق افتاد؟
ج: سال ۱۹۱۲
روزی روزگاری دو ورزشکار تیزهوش بودند. یک شب ساعت ۶ بعدازظهر یکی از آنها با سرعت ۴ مایل در ساعت شروع به راه رفتن و دیگری با سرعت ۱۲ مایل در ساعت شروع به دوچرخه سواری می کند. پس از نیم ساعت هر دو متوقف می شوند. سپس هر دو به مدت ۱۵ دقیقه با سرعت ۸ مایل در ساعت از نقطه الف شروع به دویدن می کنند. جهت حرکت هر دو در تمام طول مسیر یکسان بود و هرگز در طی مسیر ۴۵ دقیقه ای جهت خود را عوض نکردند و بدون استراحت به کار خود ادامه دادند. در پایان، هر دو همزمان به نقطه ب می رسند. چگونه چنین چیزی ممکن است و فاصله الف تا ب چقدر است؟
راهنمائی
س: آیا در یک دایره حرکت می کردند؟ ج: خیر. آنها در یک خط مستقیم از الف به سمت ب میرفتند.
س: آیا آنها عقب عقب یا به سمت پهلو و یا بالا و پائین حرکت کردند؟ ج: خیر
س: آیا آنها دقیقا مسافتی مشابه طی کردند؟ ج: بلی
س: آیا آن یک دوچرخه عادی بود؟ ج: خیر
بیلی کوچولو چهار ساله بود و والدینش فوت کرده بودند. قیم وی تصمیم گرفت که وی را سوار بر قطار کرده و به منزل ییلاقی در روستا بفرستد. بیلی کوچولو نه خواندن بلد بود و نه نوشتن و نه می توانست آدرس مقصد را از حفظ داشته باشد. به خاطر این موضوع پلاکی تهیه کردند و بر روی آن به وضوح نام و مشخصات وی و آدرس مقصدش را نوشتند و آن را به گردن وی انداختند. متاسفانه علی رغم سعی و تلاش و دل سوزی فراوان کارکنان قطار بیلی هرگز به منزل جدید خود نرسید. چرا؟
مردی مشغول تماشای تلویزیون بود. اطلاعیه ای پخش شد که در آن اعلام گردید که به ۱۰۰ نفر اول از بیننده هائی که تلفن بزنند یک پیراهن رایگان داده می شود. وی به شماره تلفن زنگ زد، سایز خود را به آنها گفت و چند روز بعد پیراهن را دریافت کرد. مدتی بعد بسیار افسوس خورد که چرا این کار را انجام داده است. چرا؟
راهنمائی
زنی به شوهرش چیزی برای خوردن می دهد که باعث مرگ وی می شود. غذا مسموم یا سمی نبود. مرد چرا مرد؟
راهنمائی
جنگل بانی در اعماق جنگل جسد مردی را در لباس شنا یافت. مرد ماسک بر صورت و لوله تنفس مخصوص غواصی در دهان داشت. نزدیک ترین دریاچه در فاصله ۸ مایلی و دریا در فاصله ۱۰۰ مایلی بود. وی چگونه مرده بود؟
راهنمائی